اشعار سپید

ساخت وبلاگ
آسمانم!

من به چشمان خودم می‌بینم،

آسمان دل دارد!
گاهی میخندد و...
گاهی چنان می‌گرید
شاد و ناشاد
مثالِ من و تو!
تیره و تار شود گاه ز دلتنگیِ خود
گویی غم دَور و برش می‌چرخد
در دلش حسرت دیدار کسیست!
سرد و خاموش
مثالِ من و تو!
گاه و ناگاه
ز هر گوشه چنان زوزه یی باد،
به هوا می‌پیچد
اشک از چشم دلش میریزد
محو و نابود مثالِ من و تو!
وقتی آفتاب جهانتاب به تابیدن شد !
هر چند... با آن همه مهابت خود
رنگ صیقل شده اش را به جهان میگشاید
باز لبخند عجیبی به لبش میتابد
مثالِ من و تو!
آسمان را که چنان می‌بینم
عشق در دل دارد
غصه اش رنج شقاوت ها است
در گلو بغض دارد
مثالِ من و تو!
آسمان خانهٔ خاموشیِ من
دوستت دارم.

2,12,2016

خورشیـد زیبایـم!
سیمایت را از زیر ابر های سیاه بیرون کن،
سرزمین احساسم سخت
اتنظار آغوش گرم و
تابش دوباره ی تو را دارد
بتاب بر مـن!
و نـور بارانم کن.

15.10.2016

حماسه های عاشقانه...
ما را در سایت حماسه های عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : اشعار سپید,اشعار سپید کوتاه,اشعار سپید نیمایی, نویسنده : 5najibasamey5 بازدید : 253 تاريخ : چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت: 11:34